تهیه و تنظیم: بکتاش پهلوان
او از شهری میآید که نماد غیرت و تعصب آن بر پیراهن تیمی است که در آن نه تنها بازی، بلکه زندگی میکند. شهری که سیروس قایقرانش همچنان بعد از سالها در قلب مردم این شهر است. دختری که با بازی خداداد و حماسه ملبورنش عاشق فوتبال شد و بعدها از او به عنوان ماشین گلزنی یاد میکردند؛ در روزهایی که تیم مردان ملوان بندرانزلی حال روز خوبی نداشت، سارا و همتیمیهایش بهترین نتایج را برای قوهای سپید انزلی رقم زدند، تیمی که با عشق ساخته شد و با ناجوانمردی از بین رفت…
با او گفتوگوی مفصلی را دربارهی شروع دوران پرافتخارش، تیم ملوان و انحلال آن و اهدافی که این روزها به دنبالش است انجام دادیم.
با ما همراه باشید.
وقتی به کارنامه ورزشی سارا قمی نگاه میکنیم، گذشتهای پر از افتخار و عناوین مختلفی را مشاهده میکنیم. خودتان فکرش را میکردید که به این درجه از موفقیت دست پیدا کنید؟
من در گذشتهام یک سری آرزوهایی داشتم که برای به دست آوردن آنها بسیار تلاش کردم مخصوصا برای فوتبال. راستش را بخواهید فکرش را نمیکردم که به اهدافم برسم ولی همواره تا آخرین لحظه دست از تلاش برنمیداشتم و به خودم میگفتم که حداقل باید به یک مقداری از آرزوهایم برسم. همیشه دوست داشتم بازیکن خوبی باشم و گلهای مهمی را به ثمر برسانم و از این بابت خوشحالم که خداوند کمکم کرد و توانستم به موفقیتهای مختلفی دست پیدا کنم.
متولد استان گیلان هستید، مردم این منطقه از کشورمان بسیار فوتبال دوست هستند، چقدر این موضوع در پیشرفت و علاقه شما به فوتبال نقش داشته است؟
اوایل که ما ورزش فوتبال را شروع کرده بودیم، یک مقدار برای مردم در آن زمان این موضوع جا نیافتاده بود و برایشان عجیب بود که دختران بخواهند فوتبال بازی کنند ولی خوشبختانه در گیلان ما مردم با فرهنگی داریم و بعد از مدتی مردم خودشان از این موضوع استقبال کردند و بسیار پیگیر فعالیت ما شدند. همیشه دنبال خبرها میرفتند و هر زمان که من گلی را به ثمر میرساندم با تشویق و حمایت آنها روبهرو میشدم. اگر جایی برای خرید میرفتم با استقبال مردم مواجه میشدم و این برایم بسیار زیبا بود و خیلی از اوقات این موضوع را بیان میکردم که چقدر خوب است که مردم از ما حمایت میکنند. حتی یادم است که یک یا دو هفتهای بود که من نمیتوانستم گلی را به ثمر برسانم و افرادی که من را میدیدند بیان میکردند که منتظر گلزنی من هستند! و این حمایتها بسیار به من و دیگر بازیکنان کمک کرد و برایمان روحیه بخش بود که برای مردم فوتبال بانوان جذاب است و به آن توجه و حمایت میکنند.
از چند سالگی به ورزش فوتبال علاقهمند شدید؟
من از کودکی فوتبال بازی میکردم به دلیل اینکه همبازی برادرم بودم! ولی کلاس پنجم ابتدایی که بودم بعد از گل خداداد عزیزی به استرالیا علاقهام به این ورزش دوچندان شد و پیش خودم میگفتم که ای کاش میشد من هم بتوانم در زمین چمن فوتبال بازی کنم، استوک بپوشم و… . از سال ۸۳ که فوتبال بانوان راهاندازی شد، من برای تیم ملوان بندرانزلی تست دادم و بعد از قبول شدنم، به این تیم پیوستم و فوتبالم را از آنجا به صورت حرفهای آغاز کردم. ولی از سال ۷۹ تا ۸۳ به دلیل اینکه هنوز فوتبال بانوان در ایران وجود نداشت، من به ورزش فوتسال مشغول شدم و از زمانی که فوتبال بانوان شروع شد من به صورت کامل و تمام وقت در این رشته فعالیت کردم.
آیا خانواده شما هم اهل ورزش بودند؟
پدرم در گذشته فوتبال بازی میکردند، یادم میآید که تمامی فوتبالها را تماشا میکردند و مسابقهای نبود که از زیر دست پدرم در برود!
مخصوصا تیم برزیل که پدرم بسیار به این تیم علاقه داشت و شاید همین علاقهی پدرم بود که ما را به این ورزش سوق داد. شاید پدرم در تیم بزرگی بازی نکرد اما یکی از بهترینها بود و همیشه دیگران این موضوع را بیان میکردند که پدرم فوتبالیست باکیفیتی بود. برادرم نیز همانطور که گفتم در گذشته فوتبال بازی میکرد و همبازی من هم بود اما او هم فوتبال را از یک سنی به بعد ادامه نداد و مسیر دیگری را برای زندگیاش در نظر گرفت.
چه افتخاراتی را توانستید ملوان بندرانزلی به دست آورید؟
من با تیم ملوان دو قهرمانی و هفت نائب قهرمانی را کسب کردهام. همچنین یک قهرمانی بین المللی مسابقات پاکستان جزو افتخاراتی است که توانستم با ملوان به دست بیاورم.
شما پنج دوره به عنوان خانم گل مسابقات انتخاب شدید، سوالی که پیش میآید این است که آیا شما سطح بازی بالاتری نسبت به سایر بازیکنان داشتید یا آنها توان رقابت با شما را نداشتند؟
شاید باورتان نشود ولی من تازه در سال آخر به این موضوع توجه کردم که پنج دوره است که خانم گل مسابقات شدهام! یعنی اصلا به این موضوع فکر نمیکردم. خیلیها این عقیده را دارند که من تنها فوروارد چهارچوب شناس ایران هستم ولی باور کنید از همان زمان که استارت تمرینات تیم برای شرکت در مسابقات لیگ زده میشد، من به تنها چیزی که فکر نمیکردم عنوان خانم گلی بود و همیشه دوست داشتم که تیمم نتیجه بگیرد. در تیم ملوان بندرانزلی من مهاجم نوک بودم و به نوعی تمام توپها به من ختم میشد و توانستم یک سری رکوردها را جابهجا کنم. بازیکنان بسیار خوب دیگری هم بودند که با من رقابت میکردند مانند خانم مریم رحیمی، مطمئنا همهی آنها کیفیت خوبی داشتند اما خواست خدا و تلاش خودم و هم تیمیهایم بود که من موفق به کسب این عناوین شدم.
منحل شدن تیم فوتبال ملوان خبری بسیار ناراحت کننده و شوکآور بود، چه شد که این اتفاق افتاد؟
در مورد مورد منحل شدن تیم ملوان باید بگویم که بعد از دوسال که از این اتفاق میگذرد من همچنان در شوک این ماجرا قرار دارم. چون روزی که من برای گرفتن رضایتنامه رفتم، این تهدیدها وجود داشت و من فکر میکردم در حد صحبت و ترساندن معمولی است و اصلا فکرش را نمیکردم که آنقدر راحت بخواهند این کار را انجام دهند. و راستش را بخواهید دوست هم ندارم زیاد درباره این موضوع صحبت کنم چون برایم یادآور روزهای بسیار تلخی است و هنوز هم هضم این موضوع برایم سخت و دردآور است.
آیا مسوولان آن تلاشی که باید برای حفظ ملوان انجام میدادند را کردند یا خیر؟
متاسفانه در آن زمان هیچکدام از مسوولان، نه پشت تیم ما بودند و نه حمایتی کردند از این تیم و خیلی راحت گذاشتند یک غریبه بیاید و این تیم را به راحتی منحل کند. آقایی که از همان ابتدا با تیم ما مشکل داشت و نه تنها باعث منحل شدن تیم بانوان ملوان شد بلکه تیم مردان را نیز به نابودی کشاند.
بعد از ملوان به تیم زیر فانی عراق رفتید و به نوعی لژیونر شدید.
بله سال آخری که در ملوان بودم توسط یکی از آشنایان به تیم زیرفانی عراق پیوستم و در آنجا نیز بازی کردم.
در ۴ بازی ۹ گل به ثمر رسانید! آماری بسیار فوقالعاده. عراقیها در مورد بازی شما چه نظری داشتند؟
خوشبختانه در عراق هم توانستم مقام خانم گلی را کسب کنم. عراقیها چون سال اولی بود که تیم فوتبال بانوان را تشکیل داده بودند بازی من برایشان خیلی جالب بود و پیشنهادات خیلی خوبی را ارائه دادند که در عراق بمانم و در تیم فوتسال آنها نیز شرکت کنم ولی من این پیشنهاد را قبول نکردم. اما در کل شیوهی بازی من برای آنها مقداری عجیب بود و شاید جالب باشد که بگویم آنها به من لقب سارادونا (بر وزن مارادونا) را داده بودند و من را سارا صدا نمیکردند!
بعد از زیر فانی به شهرداری بم رفتید، شرایط این تیم چگونه است؟
خوشبختانه بعد از پیوستنم به این تیم، در سال اول توانستیم به مقام نایب قهرمانی برسیم و پارسال نیز قهرمان لیگ شویم.
شرایط مالی شهرداری بم بسیار خوب بود و به هر تعهدی که داده بودند عمل کردند و اینکه برای بازیکنان ارزش قائل میشدند بسیار موضوع مهم و نکتهی بسیار مثبتی بود.
در تیم ملی هم عملکرد بسیار خوبی داشتهاید، این موضوع درست است که سرمربی تیم ملی سوئد به دنبال جذب شما بوده است؟
زمانی که دوتیم سیرجان و بم با هم ادغام شدند و ما به سوئد رفته بودیم و با این تیم بازی داشتیم، بعد از بازی چند نفر از آقایون با من صحبت کردند که ما میتوانیم کار تو را درست کنیم که من بروم و برای سوئد بازی کنم ولی بخاطر مساله حجاب من این موضوع را قبول نکردم، خانم پیا سرمربی تیم ملی سوئد هم در ضیافتی که برای شام ما را دعوت کرده بودند به خانم عرب سرمربی ما گفتند که ما خیلی دوست داریم شماره ۹۹ شما را جذب کنیم و…
به عنوان یک مهاجم کدام گلتان را بیشتر از همه دوست دارید؟
خیلی از گلها بوده که بهشان علاقه دارم ولی در حال حاضر آن گلی که در برنامهی نود هم پخش شد به نظرم بهترین گلم بوده است.
تیم مورد علاقه شما در بخش مردان؟
در ایران قطعا ملوان و سپیدرود، در میان تیمهای خارجی بارسلونا و در میان تیمهای ملی بازی اسپانیا و برزیل را میپسندم.
بین کریستیانو رونالدو و لیونل مسی، کدام را بیشتر دوست دارید؟
صد درصد بازی لیونل مسی را بیشتر دوست دارم.
هدفی که این روزها به دنبالش هستید؟
این یکی دوسالی که به بازنشستگیام مانده است را در شرایط خوبی باشم و تلاشم را میکنم که در اوج از فوتبال خداحافظی کنم.
نکتهی جالب در مورد شما، عکس پروفایل صفحه اجتماعیتان است که لباس تیم ملوان را برتن دارید. آیا قلبتان را در انزلی جا گذاشتهاید؟
من همیشه دلم با ملوان است، تیمی که به ناحق آن را منحل کردند و من هیچوقت آن عکس را عوض نمیکنم هم به دلیل اینکه با لباس ملوان است و هم به این خاطر که همان روزی این عکس گرفته شده است که از ته دلم برای منحل شدن ملوان ناراحت بودم.
حرف پایانی؟
با تمام کمبودها و نبود امکاناتی که در رشته ما وجود دارد دوست دارم که از فدراسیون تشکر کنم، به خاطره اطمینانی که به بچههای یخنوردی دارند و تلاش کردند که مسابقات ما بتواند برگزار شود و بچههای ما هم به خوبی پاسخ این اطمینان را دادند و با کسب سکوهای آسیایی و جهانی. از جناب آقای زارعی تشکر ویژه دارم و همینطور از خانم گرجی که نائب رئیس فدراسیون هستند و تلاش میکنند که بانوان بتوانند راحتتر در این رشته فعالیت کنند.