اتحادیه ماننا (مانا )
۱۳۹۸/۱۱/۰۸-همانطورکه پیشتر گفتیم: قبل ازورود آریاییها به فلات ایران قبایل زیادی در جای جای این منطقه ساکن بودند و از آثار به جا مانده میتوانیم به پیشرفتهای بسیارآنان درزمینههای مختلف پی ببریم. ازجمله اقوام ساکن مناطق کوهپایههای زاگرس وغرب آن و مناطق مرکزی ایران کنونی قبایل هوریان ـ لولوبیان ـ گوتیهاـ هوریها ـ کاسیها و میتانیها بودند که برای مقابله با تهاجم اقوام مهاجم بین النهرین اتحادیه ماننا را تشکیل دادند. آنها نخستین قبایلی بودند که تشکیلات دولتی را درشمال کردستان واطراف دریاچه ارومیه و منطقه اورامانات بوجود آورده و شهر «ایزیرتو» واقع در منطقهای حدود بوکان امروزی رابعنوان پایتخت خود برگزیدند.آنان مردمی غیور و آزاده بودند و همواره در مقابل حملات آشوریان و اورارتوییان از خود دفاع و مغلوب آنان نشدند هر چند در تاریخ ایران دولت یا اتحادیه ماننا کمتر از دولتهای بزرگ آن زمان (آشوریها ـ اورارتوییان ـ ایلامیها ـ و فریگیهها) شهرت دارند و یکی از علل گمنامی آنان این است که در کاوشهای باستان شناسی در شهرهای ماننا چیزهای اندکی از آنان به دست آمده و تنها اطلاعات مربوط به آنها از سالنامههای آشور یا اورارتو کسب شدهاند اما در کنار عداوتهای دشمنانشان در آثار به جای مانده میتوان به فرهنگ و هنر و صنعت و… بسیار درخشان عصر آنان پی برد. اکتشافات باستان شناسیای دوره شامل: ۱- در روستای زیوه در۴۰ کیلومتری ساق قیز (سقزکنونی) قلعهای ماننایی مربوط به ۹۰۰ سال پیش از میلاد است و در آنجا آثار و وسایل هنری فراوانی بدست آمده ازجمله یک جام زرین که شکل اوزان (عاشیق) است که نقشهای آن طرزلباس پوشیدن و نحوهی به دست گرفتن سازو را نشان میدهد این نقوش مانند عاشیقهای امروزی در آذربایجان بوده که تمدن درخشان ماننا را نشان میدهد.

۲- جام زرین ۶۵۰ گرمی که در سال۱۳۳۷ش. در دهکده حاجی آباد از توابع سلدوز در شهرستان نقده در استان آذربایجان غربی پیداشد علاوه براینکه هنردرخشان ماننایی را نمایش میدهد است بیانگر ارزش و اهمیتی است که ورزش و آمادگی جسمانی و تربیت جنگاوران درمیان قبایل ماننایی داشته است. برروی بدنه خارجی این جام صحنههایی ازورزشهای: تیروکمان، مشتزنی، کشتیگیری، چوگانبازی و ارابهرانی به صورت برجسته و با ظرافت تمام حکاکی شده و نشان میدهد پیشگامی یونانیان دربرگزاری مسابقات ورزشی نادرست است و خیلی قبلتر از آنان (حدود ۳۰۰۰ سال پیش) ورزش درمیان مردم این منطقه رواج داشته است در حال حاضر این جام زرین درموزه ایران باستان درتهران نگهداری میشود.
در مجموع میتوان ادعا کرد که تمدن درخشان ماننایی که متاسفانه در هالهای از کم توجهی گرفتارآمده و برای شناخت آن اقدام قابل توجهی صورت نگرفته جامعهای است که مادها در جوار آنان زیستهاند و درون آنان رشد کرده و آنچه درمورد تمدن آنان و بعدها پارسها بیان میکنیم ادامه همین تمدن درخشانیست که هنوز موفق به بازکردن رازهای آن نشدهایم اما آنچه نویسنده تا کنون دریافته این است که مانناییها در صنعت قناتسازی، پرورش اسب، ساختن باغات میوه (مخصوصا انگور) و کشاورزی و صنعت ریختهگری در دنیای آن روز مشهور بودهاند و قدیمیترین ظرف منقوش به تصویر شطرنج برروی جامی که از ویرانههای حسنلو در آذربایجان غربی به دست آمده و متعلق به نه قرن پیش از میلاد یعنی حدود ۲۹۰۰ سال پیش است از دیگر آثار به دست آمده از مانناهاست.
مادها
قبایل ماد پس از ورود به فلات ایران در نواحی شمال غرب و مرکزایران تقریبا درنواحی سکونت گاه و تحت قلمرو مانناها ساکن شدند آنان ابتدا در کنار شهرهای بومیان و پس از مدتی بدلیل روحیه شجاعت و جنگاوریشان به درون شهرها و جامعه آنان نفوذ کرده و به تدریج درمیان آنان با استفاده از فرهنگ و تمدن بومیان راههای آموزش و پیشرفت اجتماعی را پیمودند. قوم ماد متشکل از چندین قبیله بود که در حدود همدان امروزی ساکن شدند آنان درمقابل هرگونه خطر یا حمله دشمنان شورایی از سران قبایل تشکیل دادند تا موجودیتشان دربرابر هرخطری حفظ شود. محل تجمع و برگزاری نشستهای سران قبایل در هگمتانه (به معنای محل تجمع سران شورا) برگزار میشد.

در یکی از نشستها، رییس یکی از قبایل بنام دیااکو که فردی خردمند و عادل بود و در میان همه از وجهه بسیارخوبی از نظر درایت و عدالت برخوردار بود به فرماندهی برگزیده شد..برخی ایران شناسان با ویژگیهای که هرودت برای دیااکو برشمرده او را با هوشنگ شاهنامه یکی میدانند. درواقع براساس شواهد تاریخی دیاکو نخستین قانونگذار و نخستین کسی است که پادشاهی را در ایران برقرار کرد. دیاکو به سبب قضاوتهای عادلانه وحسن شهرتی که به دست آورده بود بین مردم محترم و پرنفوذ گشته و به مرور زمان حوزه فعالیتش گسترش پیداکرد.
دیااکو شهر همدان را به صورتی طراحی کرد که هفت دیوار قطور قصریا دژ مرکزی را احاطه کرده و شهر به هفت طبقه یا بخش مجزا تقسیم میشد اما در سالهای (بین ۶۷۰ تا ۶۹۰پیش از میلاد) سارگون دوم پادشاه آشور به بهانه هرج و مرج به سرزمین ماننا و ماد حمله کرد و دیاکورا به اسارت درآورد واو و قبیلهاش را به «حمات» تبعید کرد پس از چندین سال آشوریان به دلایل زیادی همچون اطاعت دیاکو و گرفتن باج و خراج و اینکه در مواقع آشوب و جنگ از نیروی نظامی آنان بهره ببرد دیاکو را آزاد و سپس او را به عنوان پادشاه مادها برگزید.

پس از مرگ دیااکو، فرزندش فرورتیش به پادشاهی مادها رسید او که در سرش سودای شکست قطعی آشور را داشت به فراهم آوردن مقدمات جنگ پرداخت، ابتدا به تعلیم و تجهیز سپاهیان خود دست زد و سپس با قبایل اطراف مخصوصا رقیب دیرینه آشور یعنی اورارتوییان پیمان اتحاد بست تا به کمک هم به جنگ آشور بروند، او به آشور اعلام جنگ داد و حتی توانست مهمترین مناطق ماد که دست آشور بود را آزاد و مناطق تحت حکومت خود را گسترش بدهد. فرورتیش در جریان کشمکشهای داخلی آشور دوباره به آنجا حمله کرد ولی به دلیل خیانت سکاها (یکی از قبایلی که با ماد متحد شده بود) کشته شد.
هوخشتره (خسرو نیک سیرت) پادشاه بعدی مادها فردی با کیاست و دانا بود وی زمانی به حکومت مادها رسید که آنان ضعیف شده و تحت انقیاد سکاها بودند او حدود ۲۷ سال بعد از استیلای سکاها، قدرت را به دست گرفت، ابتدا تمام سران سکایی را که به فرورتیش خیانت کرده و سپس اورا کشته بودند به یک میهمانی بزرگ دعوت کرد و در آنجا آنان را مست نمود و همه را از دم تیغ گذراند و بعد ازاینکه خیالش از آنان راحت شد با درایت تمام ابتدا اوضاع داخلی سرزمینش را سروسامان داد سپس با عقد اتحادهای متعدد با سرزمینهای اطراف ازجمله بابلیها، پارسها، مانناها و مخصوصا کمک گرفتن از سکاهای شمال رود ارس که سوارکاران و تیراندازان بسیار ورزیدهای با قدرتی مضاعف آماده جنگ با آشور شد وتوانست بوسیله شیوههای نوین جنگی گریز و حملههای پرشی که از شگردهای جنگی سکهها بود حکومت آشور را شکست داده و پایتخت آن شهر «نینوا» را محاصره و درنهایت به تصرف در آورد وی تمام خزاین و اموالی که آشوریان طی ۱۰۰۰سال از مردم اطراف به تاراج برده بودند را به عنوان غنیمت جنگی تصرف و به ماد فرستاد و سپس باپادشاه بابل دیدار و با ازدواج با دختر او پیمان اتحادش با بابل را محکمتر نمود.
سپس هوخشتره (به زبان پارسی باستان: پادشاه خوب) به بهانه فرار چند تن از سران سکای خائن به لیدیه که حکومتی بسیار ثروتمند و آباد بود به سارد پایتخت آن (حدود استانبول امروزی) حمله کرد وبا آلیات پادشاه لیدیه به نبرد برخاست و توانست سرزمینهای بالای رود آلیس را تصرف کند. جنگ بین ماد و لیدی سرانجام با خورشیدگرفتگی سال ۵۸۵ پیش از میلاد که موجب هراس طرفین شد پایان یافت و هوخشتره در سال بعد از آن درگذشت.
آخرین شاه ماد «ایشتوویگو» بود که بعد از هوخشتره پادشاهی قدرتمند ماد را به دست گرفت اما ظاهرا قدرت و ثروت فراوان او را ستمگر کرد و فاصلهاش با مردم بطور فاحشی زیاد شد ازدیاد مالیات وتحمیل آن بردوش مردم ضعیف و ستم و بیداد ماموران دولتی نسبت به مردم باعث شد «ایشتوویگو» جایگاه سه پادشاه قبلی را در بین مردم نداشته و در نهایت درجنگی که با پادشاه پارس داشت به سبب خیانت سربازانش به دست کورش کبیر اسیر و طومار حکومت ماد در هم پیچیده شد.
تمدن وره آوردهای تمدن ماد
بناها و حجاریها و کتیبهها ی مهمی از حدودگسترش و استیلای حکومت ماد «از شمال به رود ارس، از جنوب به خوزستان، ازشرق به بلخ و از غرب به رودهالیس» یعنی قزل ایرماق امروزی رسید به جا مانده است. آنان تمدنی از اختلاط تمدنهای ماننایی، سکایی، آشور و آسیایی به وجود آوردند و آثار به دست آمده از آنان به خوبی نشان از الهام آنان از این فرهنگها میدهد. در بین مادها هنرنمایی برروی مفرغ به مرتبه بالایی رسیده بود و سنگتراشی، سفالگری، و تولید منسوجات پشمی و کتان پیشرفت بالایی داشت.
نویسنده در بازدیدی که قبلا از شهر هگمتانه داشته شاهد لولهکشی برای آب سالم به درون خانهها بوده (لولههایی با جنس سفال).
در نهایت باید گفت مادها در ساخت زیور آلات بیشتر از هنر آشوری و اورارتویی و در نقوش و طراحیهای آنان از تزیینات پیچ در پیچ که به جادو و ایزدان مربوط میشود ودر آثارشان آمیختگی بسیار زیبایی از انسان و بزکوهی وپلنگان و شیران و گاونر به همراه اسبان فراوان دیده می شود.
مریم تهرانی-کارشناس ارشد مطالعات خلیج فارس
ادامه دارد